یکی از دوستام هست هر وقت زنگ میزنم خونشون میگه مهمون داریم منم بهش گفتم اگه روزی یه مهمونم داشته باشین همه ی اعضای سازمان ملل و یونیسف هم که اومده بودن خونتون تا حالا تموم شده بودن
فک و فامییییییییییییله دارن ماشالا هزار پا
دوستم
مهموناشون
کاخ سفید رو سیاه شده
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
مادرم زنگ زده خوابگاه بهش میگم مامان کار دارم یه ۳۰ دقیقه دیگه زنگ بزن …
برگشته میگه من دیگه وقت ندارم شتلق گوشیو گذاشته الان یه هفتست بهم زنگ نمیزنه !!!!!!!
خوب چیکار کنم که کار داشتم مادر من
مامانه حساس که ما داریم !!!!!!
والله
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
دختر عمم ۸ سالشه اومدن خونمون در رابطه با تهیه کننده مستندهای نشنال ژئوگرافیک صحبت میکرد.من تا ۱۵ سالگی جلو پنکه صدای اورنگوتال در میاوردم اطرافیانم تشویقم میکردن.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
من یه خواهرزاده ی ۳ساله دارم آقا… وقتی بیکارتوخونه نشستم باورکنیدتاجوابشوندم تا۲۴ساعت فقط خواهدگفت=دایی.علیییییی.وقتی هم جوابشو میدم فقط نگام میکنه تازه وقتی هم میزنه زیرگریه میپرسیم چی شد میگه دایی زد… من تااینحدم یعنی لطفا مسعولین رسیدگی کنن این بچه های دهه ی جدید چشونه
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یه روز سرد زمستونی با،بابام تو حیاط وایسادیم! باباهه برگشته بهم میگه برو در حیاطو ببند،هوا سرده، مام رفتیم،رسیدم نزدیک در به خودم گفتم؛یعنی در حیاطو ببندم هوا گرم میشه! برگشتم .باباهه رو نگاه کردم! دیدم یه لبخند خفنی رو لبشه!نگو منو سوژه کرده! اینم باباست ما داریم!!!!!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
مامانـــم به مــــــدت یک هفته رفته خونه خالــــــم
مـــــــام داشتیم از گشنگی میمردیم و کل خونه هــــــم ریخت و پاش بود.
بـــــــراش اس ام اس دادم:
رفیق من سنگ صبور غم هام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالـــــــــی دارم
چه دنیایه رو به زوالــــــــــی دارم
مامانـــــــم هـــــــم تو جوابــــــم نوشته بود:
تنهای بـــــــی سنگ صبور
خونه ی ســــــرد و سوت کور
توی شبات سـتاره نیست
مونــــــــدی و راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد ســـــــری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مـــــــــرد باش
یه چــــــند تا شکلک خنده شیـــطانی و زبون در آوردنم برام فرســـــــتاده بود!!
خب مادر خانوووم الان چــــــه وقته حاضر جوابیه؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه 😐
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
اس ام اس زدم به داداشم میگم اگه پول داشتی واسم شارژ بخر خونه حساب میکنیم. اس داده باشه ولی الان خونه ی دوستمم هر وقت دارم حرکت میکنم یه تک بنداز یادم بیار!!!!!!!!!! خو داداش گلم من علم غیب ندارم که دارم؟ نه واقعا دارم؟
خو چه جوری بفهمم تو داری میای؟ داداشه ما داریم؟
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یادش بخیر:
بچه که بودم خواهرم خیلی بچه بود!!! منم بش می گفتم هرکی خوراکی هاشو دیر تر تموم کنه برندس. بعد تند تند (مثل گاو) خوراکی هامو می خوردم. خب اونم برنده می شد بعد با حالت مظلومانه بهش می گفتم میای خوراکیاتو با هم بخوریم؟ اونم دلش می سوختو قبول می کرد بعد که خوراکیاش تموم می شد می زد زیر گریه. عالمی داشتیم.
زمان ما همه ساده بودن هی روزگار. پیر شدیم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
بابام امروز ۱ تن هندونه خریده واسه گوسفندای بابا بزرگم و میگه : بخورن جیگرشون حال بیاد …
حالا من دیروز داشتم یه نصفه هندونه میخوردم بهم میگه : سگ خورش نکن اسراف کنی … قاشق بردار تهشو قشنگ بتراش وگرنه دیگه از هندونه خبری نیست …
یعنی بخوام به صورت ریاضی حساب کنم : من <<< گوسفند
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
مامان و بابام چند شب پیش با هم دعواشون شد و مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اینا …
بابام گفت به جهنم خودم به تنهایی زندگی میکنم !!! بعد از چند شب که کلی ظرف نَشُسته تو کابینت جمع شد ، دستارو زد بالا ظرفا رو بشوره ؛ دیدم زیر لب داره غر میزنه و میگه اینم شد زن ؟؟؟ ببین این قابلمه ها چقدر جرم گرفته سیاه شده ؟!؟!؟!
صدام زد آهای پسر بیا ببین انقدر ساییدم این قابلمه رو ، ببین چه برقی میزنه کیف کن برو برا مامانت تعریف کن …
رفتم نگاه کردم دیدم همه قابلمه های تفلون مامانم رو با سیم ظرف شویی به قدری ساییده که سفید شده !!!
فقط اب دهنم رو قورت دادم و آماده جنگی عظیم شدم …
( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ ) ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۳
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ مدير تاريخ: ۱۳ تیر ۹۴، ۱۰:۵۴
ممنون از نظر خوبتون