۲۵۱ مطلب توسط «امیرحسین» ثبت شده است
۲۰ تیر ۹۴ ، ۰۹:۲۸
این لباس جنسش ترک اصله
همه بچه ها خوشگلن
از فکر تو تا خود صبح بیدار بودم
این آخرین سیگاریه که میکشم
منو تو جوونیام ندیدی
این بهترین کادوییه که تو زندگیم گرفتم
مرسی من نمیخورم، رژیم دارم
از این همه یه دونه مونده، همش رو فروختم
عموم فوت کرده بود نتونستم بیام
به چشم خواهری میبینمش
فقط امضای رئیس مونده
مادر نزاییده کسی رو که چپ نگام کنه
خونه رو تخلیه کنین پسرم ازدواج کرده
شما فرم رو پر کنین ما باهاتون تماس میگیریم
۲۰ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۰
به من ایمیل بده یا نظر بده اما سریع خیلی وقته پیام نزاشته😡😡😡😡😡
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۲
مدیر دوم وبلاگ سریعا مطلب بزاره فقط ده تا مطلب ذاشته خیلی سریع
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۲
واقعا من میخوام بدونم از وبلاگم راضی هستید پس نظرسنجی بگین راضی هستید یا نه یک دقیقه میشه خواهشا
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۶
ترخدا تو نظر سنجی شرکت کنید
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۱:۳۰
وقتی در اسانسور بسته میشه با صدای بلند بگین :نترسین.. نگران نباشین ..لازم نیست خونواده هاتون رو خبر کنین چند لحظه دیگه در باز میشه.
وقتی همه سوار شدید و در بسته شد بلند بگید برای سلامتیه آقای راننده صلوات
وقتی از آسانسور پیاده میشین دگمه همه طبقات رو بزنین… مخصوصا اگه یه عده هنوز تو آسانسور هستن.
به دوست خیالی تون رو جوری که انگار همراه شما هست به همه معرفی کنین و شروع کنین الکی باهاش حرف زدن.
رو به دیوار آسانسور در حالی که پشت تون به همه هست بایستین…اگه شما نفر اولی باشید که سوار شدین به احتمال زیاد بقیه هم همین کارو میکنن
یه دفه بگین : ای وای ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنین.
از همه آدرس ای- میلشون رو بپرسین و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنین.
در کیفتون رو باز کنین و انگار یکی اون تو هست یواش بگین ..هوای کافی داری؟؟؟
هر کسی که وارد میشه باهاش دست بدین و یه سلام علیک حسابی بکنین و بگین میتونه شما رو جناب تیمسار صدا کنه.
هر از چند گاهی صدای گربه در بیارین.
به یکی از مسافر ها خیره بشین بعد یه دفعه بگین ..ا وه تو که یکی از اون هایی…بعد تا میتونین ازش فاصله بگیرین.
یه عروسک خیمه شب بازی دستتون بکنین و با بقیه مسافر ها از طرف اون حرف بزنین.
هر طبقه که میرسین ..صدای دینگ در بیارین..بعد به یکی از مسافر ها بگین نوبت تو هست …خدا بیامرزتت.
یه صندلی (تا شو) با خودتون بیارین یه دوربین با خودتون بیارین و از بقیه مسافر ها عکس بگیرین.
البته اگه دیدین همون پایین تحویلتون دادن به بیمارستان از ما به دل نگیرین.
وقتی چند نفر پشت سرتونن و می خوان سوار آسانسور بشن .. وقتی دستگیره ی درب آسانسور رو گرفتید تا باز کنید سریع دستتون رو بکشید انگار که برق گرفتتون !!فکر کنم بقیه با پله برن !!
وقتی آسانسور به هر طبقه رسید ، اعلام کنید ، مثلا بگید طبقهههههه پنجـــــــــــــــــــم
زیر لب این شعر رو باصدای آروم بخونید دارم میرم به تهرون …دارم میرم به تهرون ….(همزمان بشکن هم بزنید) دادادا دیدام دیمدام دام .. .. بعد هرکی نگاتون کرد ساکت شید ……….تا روشو برگردوند دوباره از اول !!!! l
تا سوار آسانسور شدین یه هات داگ نیم متری از تو کیفتون در بیارین شروع کنید با ولع بخورید همزمان ملچ ملوچ هم بکنید
وقتی همه داشتن پیاده میشدن بگید: مسافرین عزیز کاپیتان با شما صحبت میکنه به امید دیدار شما در پرواز های بعد..
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۱:۲۷
پنج شنبه (خانه دوست کجاست)
جلسه معلمان (نقشه قتل دانش آموز)
میز آخر (بهشت پنهان)
پای تخته (قتلگاه)
ورود مدیر مدرسه (تشریفات نظامی)
خارج از مدرسه (کافه)
تقلب (چشمهایم برای تو)
روز امتحان (روز واقعه)
زنگ زیست (معنی عشق)
کیف مدرسه (محموله)
اولین کسی که معلم از او میپرسد (قربانی)
نگاه دانش آموز به معلم (میخواهم زنده بمانم)
معلمان مدرسه (جنگجویان کوهستان)
مدیر مدرسه (پدر سالار)
کارنامه های تجدیدی (سالهای دور از خانه)
تعطیلات مدرسه (روزهای خوشبختی)
نمره ۲۰ (آرزوی محال!)
گرفتن تقلب از دست دانش آموز (بازی دیگر تمام است)
امتحان شهریور (شانس زندگی)
فضول کلاس (کارآگاه ویژه)