لئو مسیِ سوپر استار باورنکردنی آرژانتینی
گفتگو با دی جی حسین فسنقری +عکس
ترجیع بند جملاتش «مردم» است. میگوید: «من عاشق کشورم هستم، عاشق مردمم هستم و ارادتمند تمام مردمی که در این مدت به من لطف داشتند.» گپی مختصر و تلفنی با حسین فسنقری داشتیم، تا کمی بیشتر با این کپسول شادی آشنا شویم.
متولد چه سالی هستید؟
سال ۶۱ در سبزوار به دنیا آمدم، در حال حاضر هم ساکن سبزوارم. چند سالی است که ازدواج کردهام و مهمترین علاقهمندیام هم موسیقی است.
موسیقی را از چه سنی شروع کردید؟
۱۳سال است که کار موسیقی میکنم، خیلی علاقه دارم به ساز و موسیقی، اگر به من یک ضرب هم بدهند میتوانم با همان ساز یک مجلس را گرم کنم، از کودکی به موسیقی علاقه داشتم. کلا از شادی و خوشحالی لذت میبرم.
در چه رشتهیی تحصیل کردهاید؟
من لیسانس عمران از دانشگاه سبزوار دارم.
گفتید متاهلید، در مراسم ازدواج خودتان از دی جیها راضی بودید؟
دوستانم به من لطف داشتند و مراسم را به شکل بسیار خوبی برگزار کردند، البته من خودم هم تا حدودی کنارشان بودم تا شادی بیشتری در مراسم باشد چون من فکر میکنم موسیقی آدمها را به وجد میآورد. اینکه کسی یک میکروفن دستش بگیرد و پشت کیبورد بایستد و آهنگی بزند به تنهایی جوابگو نیست. من دوست دارم مردم به وجد بیایند و شاد باشند و نیرو بگیرند.
نخستین بار کی خبردار شدید که کلیپتان را روی اینترنت منتشر کردهاند؟
تقریبا یک هفته پیش بود. من خودم صفحه شخصی ندارم در فیسبوک، این کلیپ را هوادارانم که به من محبت داشتند روی اینترنت گذاشتند، آنقدر به من محبت دارند که شرمنده میشوم از این برخورد و محبت مردم. من کلا اهل اینترنت نیستم. دوستان به من خبر دادند که تصویر یکی از مجالس روی اینترنت است.
جالبترین نکتهیی که در این صفحات فیسبوکی دیدید چی بود؟
من خودم صفحه شخصی ندارم این صفحات را هوادارانم زحمت کشیدند و ایجاد کردند. بهترین نکته این بود که مردم از شادی و خنده حرف میزدند، میگفتند از دیدن این کلیپ شاد شدیم و خندیدیم. اینکه مردم روحیه خوب پیدا کردند و خوشحال شدند برای من بهترین چیز بود.
فکر میکنید چرا در این زمان کم اینقدر محبوب شدید؟
مردم ما به شادی علاقه دارند، دوست دارند بخندند، شاد باشند، من خودم معتقدم که خوب است همیشه لب آدمها پر از خنده باشد، شادی همهچیز را تضمین میکند، شما وقتی شاد هستید همهچیز کمکتان میکند که یک زندگی بهتر و قشنگتری داشته باشید.
به جز اجرای موسیقی در مجالس، شغل دیگری هم دارید؟
در کنار این کارهای دیگر هم انجام میدهم، پروژههای مرتبط با رشته تحصیلیام هم اگر باشد با دوستان همکاری دارم. کار نقشهبرداری و کارهای ساختمانی در حوزه عمران انجام میدهم اما چون به کار موسیقی علاقه دارم، پیگیر این حوزه هم هستم.
انتشار این کلیپها در اینترنت چقدر باعث شده که کارتان رونق بگیرد؟
من قبل از این داستان هم مجلسهای زیادی دعوت میشدم. چون در شهرمان شناخته شده هستم، حدود ۱۳ سال است که کار موسیقی میکنم، حتی برای اجرای برنامه در شهرهای دیگر مثل شیراز و اصفهان هم دعوت میشدم. حالا هم مردم تماس میگیرند و میگویند که کلیپ جدید بگذارم در اینترنت، من میگویم من اصلا اهل اینترنت نیستم، فیسبوک ندارم که بخواهم کلیپ جدید بفرستم.
صفحه هواداران فیسبوکی شما در عرض دو هفته حدود ۱۰۰ هزار لایک داشته، نظر شما در این رابطه چیست؟ حرفی ندارید به این مردم بزنید؟
این از محبت مردم است. من گاهی از دیدن اینهمه محبت اشک در چشمم جمع میشود. در یک جمله کوتاه به مردم فقط میگویم همه تون رو دوست دارم و عاشق همه تون هستم.
چقدر خودتان را سانسور میکنید؟
تا حدی که مردم بپسندند و خوشحال باشند و تا جایی که مردم از من توقع دارند سعی میکنم شادشان کنم. سعی میکنم تا جایی که امکان داردخودم باشم و در خدمت مردم، برای شاد شدن مردم.
چه آرزویی دارید؟
آرزوی من آرزوی مردم است، دوست دارم هموطنانم همیشه شاد باشند و بخندند.
در حوزه موسیقی دوست دارید کار مستقلی انجام دهید به عنوان خواننده؟
اگر در آینده فرصتش پیش بیاید چرا که نه؟ البته تا به حال بهطور جدی به این مساله فکر نکردهام اما اگر فرصتی پیش بیاید قطعا استفاده میکنم.
صحبت کردن آقایون و خانم ها پیش دوستاشون با تلفن
نصیحت لقمان به فرزندش (طنز
نصیحت لقمان به فرزندش (طنز)
تاثیر موز در تاریخ ایران !
جوک خنده دار غضنفری
...................................................................
غضنفر باباش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه.
...................................................................
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
...................................................................
غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در .
...................................................................
پلیس به غضنفر: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
...................................................................
غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
...................................................................
غضنفر رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!
...................................................................
غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی بلال شیر بلاله.
...................................................................
یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته.
...................................................................
غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده.
...................................................................
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!
...................................................................
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه.
...................................................................
غضنفر رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.
...................................................................
غضنفر می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده. میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن.
...................................................................
غضنفر واسه رفیقاش خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه بعد می گه: آهان خیابون شهید بروسلی.
...................................................................
غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است... میگه: دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!
...................................................................
غضنفر پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار.
...................................................................
به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون. من تازه غذا خوردم نوشجان!!!
...................................................................
غضنفر کدو تنبل میخره میذاردش کلاس تقویتی .
...................................................................
غضنفر سوار الاغ داشته میرفته. هر کی بهش نگاه میکرده میگفت: چیه خر دو طبقه ندیدی.
...................................................................
غضنفر میره استادیوم، جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ بالای سرش رو با تعجب نگاه می کرده! بهش میگن: چرا فوتبال نگاه نمیکنی؟ میگه: دنبال کلمه زنده میگردم.
...................................................................
غضنفر می خواسته خودکشی کنه می ره تو گلدون می گه به من آب ندین.
...................................................................
غضنفر عاشق می شه روی در خونشون تابلو می زنه بزودی در این مکان عروسی برگزار می شود.
...................................................................
غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت.
...................................................................
غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی.
...................................................................
به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره.
...................................................................
غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه.
...................................................................
غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو می گه تکون بخوری با لگد می زنم توکمرت.
...................................................................
غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمیرسه، بقیه برن. غضنفر میگه: ببخشید میشه جمعتر وایسین نون به ما هم برسه.
...................................................................
به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف.
...................................................................
غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما.
...................................................................
غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکُشه میره مرحله بعد. از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.